یه روز برفی
دارد برف می آید … در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف از شوق حضورت بهار را لمس کند ! 17 برف اومد و اداره ها تعطیل شد و من و تو صبح رفتیم بالا پشت بوم و برف بازی کردیم اینقده از برف خوشت اومده بود وقتی اومدیم پایین می گفتی چه کفی داشت ( چه کیفی داشت) آدم برفیمون شبیه پسر خاله شده مگه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دونه های برف از آسمون فقط برای دیدن چشمات پایین میان اما پاشو نو که به زمین میزارن فدای مهربونیهات میشن ...