عزیز دلم، ستایش عزیز دلم، ستایش ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
وبلاگ عزیزترینموبلاگ عزیزترینم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀چشمهای ستایش چشمه زندگی❀◕ ‿ ◕❀

جشن دندونی دختری

1391/5/13 13:32
نویسنده : مامان فاطمه
1,206 بازدید
اشتراک گذاری

 

انار دونه دونه

دختر دارم یه دونه

 چند وقتیه دخترم

 گرفتار دندونه

انار دونه دونه

توی دهان بچم

یه گل زده جوونه

گل نگو مرواریده

 مثل طلا سفیده

به مناسبت جوونه زدن مرواریدهای کوچولو و نازت می خواستم یه جشن دندونی واست بگیرم که به خاطر کار بابا کاظم و شروع ماه رمضان عقب افتاد و نتونستیم کسی رو دعوت کنیم و من هم از 13 مرداد می خواستم برم مرخصی برای همین نمی تونستیم کسی دعوت کنیم واسه همین بالاخره 12 مرداد موفق شدیم و مامان جون واست یه جشن کوچولو گرفت :

تزیینات

دندونی

 

دندونی

اینم غذا : 

دندونی

تزیین کنار غذا:

دندونی

کیک دندونی:

دندونی

اینم ستایش در حال شیرجه زدن طرف کیک

 دندونی

دندونی

دندونی

دندونی

اینم خواب فرشته کوچولوی من

 (از عصر نخوابیدی و موقع بریدن کیک هم گریه زاری راه انداختی و تا کیک خوردی خوابیدی)

 دندونی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ژاله
26 شهریور 91 17:49
سلام ستایش خانوم حالت خوبه؟راستی جشن که گرفته بودین هم خیلی قشنگهشعری که هم نوشته بودین خیلی قشنگه