عزیز دلم، ستایش عزیز دلم، ستایش ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
وبلاگ عزیزترینموبلاگ عزیزترینم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀چشمهای ستایش چشمه زندگی❀◕ ‿ ◕❀

مادرم روزت مبارک

1393/1/31 11:07
نویسنده : مامان فاطمه
379 بازدید
اشتراک گذاری

آسمان را گفتم
می توانی آيا
بهر يک لحظهء خيلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت ديگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسيدم
می توانی آيا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
***
اين جهان را گفتم
هستی کون ومکان را گفتم
می توانی آيا
لفظ مادر گردی
همهء رفعت را
همهء عزت را
همهء شوکت را
بهر يک ثانيه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت وشوکت وشان کم دارم
عزت ونام ونشان کم دارم
***
آن جهان راگفتم
می توانی آيا
لحظه يی دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
باغ رنگين جنان کم دارم
آنچه در سينهء مادر بود آن کم دارم
***
روی کردم با بحر
گفتم اورا آيا
می شود اينکه به يک لحظهء خيلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بيکران بودن را
بيکران کم دارم
ناقص ومحدودم
بهر اين کار بزرگ
قطره يی بيش نيم
طاقت وتاب وتوان کم دارم
***
صبحدم را گفتم
می توانی آيا
لب مادر گردی
عسل وقند بريزد از تو
لحظه حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که رويد زلبان مادر
به بهار دگری نتوان يافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حيات
من ازان لذت جان
که بود خنده اوچشمه آن
من ازان محرومم
خندهمن خاليست
زان سپيده که دمد از افق خندهء او
خنده او روح است
خنده او جان است
جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم
***
کردم از علم سوال
می توانی آيا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
قدرت شرح وبيان کم دارم
***
درپی عشق شدم
تا درآئينه او چهره مادر بينم
ديدم او مادر بود
ديدم او در دل عطر
ديدم او در تن گل
ديدم اودر دم جانپرور مشکين نسيم
ديدم او درپرش نبض سحر
ديدم او درتپش قلب چمن
ديدم او لحظه روئيدن باغ
از دل سبزترين فصل بهار
لحظه پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگيزترين زيبايی
بلکه او درهمهء زيبايی
بلکه او درهمهء عالم خوبی, همهء رعنايی
همه جا پيدا بود
همه جا پيدا بود

 

امیدوارم سایه مادرها همیشه بالای سر ما باشه و از وجودشون استفاده کنیم .

مـــــــــــادرم عاشــــــــــقتم  (L)

مادر از برگ گل بهترم 

چگونه میتوانم جبران آن همه عشقی را بکنم که بی دریغ به پایم ریختی

از دوست داشتنی ترین لذتهای دنیا برای من گذشتی  تا بالنده و بزرگ شوم

ولی به محض بزرگ شدن رهایت کردم و راهی زندگي جديد شدم!

دستهایت را بوسه باران میکنم

و بدان که همیشه وجودم سرشار از یاد توست

باش تا امید زندگی در من نمیرد...

 

 

خدا را هزاران بار شکر میگویم که دامنم از وجود گلی زیبا سبز است و خداوند من را لایق نام مادر دانسته

دخترم با امدن تو مادر بودن را فهمیدم ...

بهشت را نمیخواهم که حس مادرانه خود بهشت بی انتهایی ست ...

نازنینم دست در دستانم بگذار ... و از هیاهوی این دنیا نترس که من ٬ مادرت ٬

تا نفس دارم کنارت هستم

 و خدایی بالای سر ماست که همیشه مراقب و ناظر است

مادر که میشوی ، نمیدانم از کجا ، کی ، چطور اینهمه تغییر ، اینهمه صــــبر ، اینهمه عشق  پیدا می شود....

مادر که میشوی همه چیز به یکباره خودش را تمام قد به تو نشان میدهد و تو دیگر خود قبل نیستی که نیستی ....

 اما ستایشم تو را که نگاه میکنم تویی که آرام جانم هستی ، تویی که تمام وجود من هستی ...

 تمام وجودم سرشار از خنده های بی دلیل و با دلیل تو میشود....

 خدایم را صدها بار بیشتر شاکرم که از ابتدای خلقتم طعم تمام آنچه خودش مصلحت میدانسته  به کامم شیرین کرده است...

 

 

 

مادر که باشی مهربان تر می شوی:

دلت حتی برای مورچه های کنار دیوار هم می لرزد.مبادا پا رویشان بگذاری.مبادا مادری منتظرشان باشد... ..

 مادر که باشی دل نازک تر می شوی :

بادکنک صورتی  توی دستان دخترک می ترکد و او با غصه لب برمی چیند .در حالی که دندان های سفیدش دیده می شود و مردمک چشمانش می لرزد،می زند زیر گریه و...تو می خواهی دنیا نباشد...

 مادر که باشی بی خیال تر می شوی:

بگذاردخترک ،دیوان حافظ نازنینت را پاره کند.بگذار روی دیوار خط بکشد .بگذار تمام دستمال کاغذی ها را یکی یکی از جعبه بکشد بیرون.بگذار خوش باشد.خنده هایش را عشق است... .

 مادر که باشی پیرتر  می شوی،حتی اگر سی ساله باشی.

 مادر که باشی بی جنبه تر می شوی :

حتی!کافیست کسی به دخترک بگوید:ای جان خوشگل خانوم. وتو فکر کنی مادر زیباترین فرشته ی گیتی هستی!کافیست دخترک 32 ماهه ات ،اتفاقی دوتا از رنگ های بازی فکری اش را درست جابیندازد وتو فکر کنی مادر زکریای رازی یا ابوریحان بیرونی هستی!

 

مادر که باشی مدام دلت می لرزد:

نگران گوشه های فرشی. نگران لبه های میز. نگران کناره ی در ودلواپس  هر چیزی که شاید گیر کند به پای طفلکت وتو با صدای گریه اش نیمه جان شوی.

 مادر که باشی :

دست پختت بهتر می شود. گاهی غذا نمی خوری.دست ها وشانه هایت درد می گیرد.قوی تر می شوی.تکیه گاه تر می شوی و...

 خوشبخت تر می شوی... .

 وقتی مادر میشوی فارغ از همه کارهای دنیا  آدم دیگری میشوی…

 شبها تا صبح بیداری ولی روزها خسته نیستی…

 انگار خدا به تو قدرتی مضاعف داده بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین به جای خستگی، پر انرژی و پرنشاطی…

 با هر خنده کودکت بال در می آوری و در آسمان ها پرواز میکنی…

 اگه بچه ات عطسه کند دنیا روی سرت خراب میشود.

 وقتی کسی حتی عزیزترینت به بچه ات ، کوچکترین غرولندی کند دلگیر میشوی و غصه دار…

 وقتی گردن میگیرد، غلت میزند، چهاردست و پا میرود، راه میرود و… از فرط خوشحالی نمیدانی چکار کنی، به همه زنگ میزنی و اطلاع میدهی و دلت میخواهد همه در شادی ات سهیم باشند… اصلا گویی خدا تو را برای دیدن چنین لحظه ای خلق کرده…

 وقتی میگوید مامان  دیگر از خدا هیچ نمیخواهی... دنیا برایت میشود مثل بهشت…

 

وقتی مادر میشوی دیگر نمیتوانی به اراده خودت آب بخوری، چرت بعد از ظهر بزنی، مسافرت بروی،  و حتی مریضی هم دیگر معنی ندارد… تو مادری ،  معنی کامل واژه ایثاری، تو عاشقی… بی مزد و بی منت!

 

وقتی مادری از هیچ کس توقع نداری بگوید خسته نباشی، خدا قوت، دست مریزاد، ایول، دستت درد نکند…. ولی اگر یک نفر فقط یک نفر به تو بگوید که چقدر قدر کارهایت را میداند همه دنیایت را به پایش میریزی…

 

وقتی مادر میشوی! بزرگ میشوی، یاد میگیری واسه خاطر بچه ات غرورت را زیر پا بگذاری … یاد میگیری سکوت کنی… به دروغ بخندی و بگویی همه چیز رو به راه است…

 

وقتی مادر میشوی خدا به تو نگاه ویژه ای میکند و تو را تقدیس میکند و همه گناهانت را میبخشد… بهشت را به تو وعده میدهد .چه نعمتی از این با شکوه تر؟!

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)