عزیز دلم، ستایش عزیز دلم، ستایش ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
وبلاگ عزیزترینموبلاگ عزیزترینم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀چشمهای ستایش چشمه زندگی❀◕ ‿ ◕❀

بارداری اسفند89

1391/4/19 12:23
نویسنده : مامان فاطمه
310 بازدید
اشتراک گذاری

 

بهمن 89

خدایا هزاران بار شکرت که ما رو لایق زیباترین

و ارزشمندترین و بهترین هدیه خودت دونستی

و افتخار مادر شدن رو نصیبم کردی

و این فرشته ناز رو برامون فرستادی

٣ اسفند مراسم صیغه خاله عاطفه بود که اومدن محضر شیراز و بابایی منو رسوند در محضر و وقتی مراسم تموم شد باباجون منو برد خونه.

 توی این  ماه خانه آماده شد و بابایی تمام وسایلهارو تنهایی گذاشت سرجاهاشون و حتی پرده هم خودش به سلیقه خودش سفارش داد که خیلی خوشکل بودن.

فردای اون روز رفتم کمیسیون پزشکی واسه یه ماه مرخصیم و روز بعدشم تعطیلی بود و ٦ اسفند بعد از تعطیلی رفتم سر کار.

سعی می کردم صبحانه نخورم و تا ناهار هیچ چیزی نمی خوردم و ساعت 3 واسه ناهار می رفتم خونه مامان جون.

 بابایی تقریبا تمام کارای خونه رو انجام میده و دیگه داره منو لوس می کنه.

عید نوروز نزدیک بود و تمام امیدم به این بود که وارد ماه پنجم که می شم حالم بهتر بشه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)