کارهای ستایش توی 10 ماهگی
دخترکم امید زندگیم
روزهای قشنگی رو که پشت سر میزاری
یکی از قشنگترین لحظات رو داره برای ما یادگار میزاره
روزهایی که من وقتی فکرش رو می کنم که تو داری بزرگ می شی و خانم می شی
من دلم برای شیرین کاریهات تنگ میشه، لحظه به لحظش رو به جونم می خرم
و تو ذهنم براشون یه جای طلایی باز می کنم
و می دونم که هیچ وقت از یادم نمی ره.
توی رقصیدن همچین حرفه ای شدی
دو تا دستتو بالا می بری و می رقصی
گاهی اوقات هم وسط رقص شروع به دست زدن می کنی و رو به
بقیه می گی دس دس که ما هم باهات دست بزنیم.
به آهنگ ناری ناری علاقه زیادی داری.
دستتو به جاهای بلند میگیری
و سعی می کنی که بلند شی و و قتی که
موفق می شی چند قدم راه میری و با ترس دستتو بر میداری که تنها بایستی
و می تونی چند ثانیه تنها بایستی و همین چند ثانیه هم شروع می کنی به رقصیدن
از اول ماه سعی می کردی که چهار دست و پا بری
و تمام تنتو از زمین بلند میکردی و می خوردی زمین .
ولی آخر ماه موفق شدی چها دست و پا بری .
دستتو روی زمین می گذاری و از وسط پاهات نگاه می کنی به پشتت اینجوری.
خیلی دَردَری شدی . عصر که می شه
گریه زاری راه می اندازی که بریمت بیرون و امان از
اون روزی که نری بیرون این شکلی می شی.
وقتی خوابیدی و یا سینه خیز می ری
حالا دیگه خودت می تونی تنها بشینی و احتیاجی به کمک نداری.
اکثر مواقع پتو رو میگیری جلوی صورتت
و یا می خوابی روی زمین و سرتو بلند می کنی
و تَت تَت می کنی.
دیگه خیلی اوقات وقتی خوشحال می شی
بلند بلند می خندی وعین قنبرک ذوق می کنی و صدا در میاری
واست کتاب پارچه ای و مقوایی خریدیم
با اونا مخصوصا با کتاب حمامت خیلی بازی می کنی
و می شینی اونا رو ورق می زنی
وقتی ناراحت می شی و با من قهر می کنی
دراز می کشی روی زمین و پشتتو می کنی به من و غر می زنی
و گریه می کنی
وقتی سینه خیز میری و خسته می شی اینجوری دراز می کشی روی زمین
دیگه اکثر مواقع موقع خوابیدن می چرخی و به شکم می خوابی .
یه روز صبح که از خونه می خواستم برم یرون وقتی اومدم ببوسمت اینجوری خوابیده بودی
وقتی عروسک اردکتو بهت می دم و صدا شو در میارم
تو هم می خوای ازش تقلید کنی می گی بِه بِه بِه و سرتو بالا و پایین می کنی
این روزا هر کاری میکنیم ازمون تقلید می کنی
وقتی سرفه می کنیم تو هم سرفه می کنی
وقتی عطسه می کنیم با دهنت صدا در میاری
لپای من و می کشی و چشماتو می بندی و ذوق می کنی
این روزا اگه عصبانی بشی دست درازی می کنی و با دست می زنی
خیلی ناز می کنی و خودتو برامون لوس می کنی
موقع اذان و نیایش دستاتو و بالا می بری
و شروع می کنی به زبون خودت اذان گفتن
و اَ اَ اَ که معنی الله اکبر گفتنه
کف دستهات رو باز می کنی و بالا میاری
و وقتی چیزی می افته می گی اتاد و یا می گی دفت
اگه زنگ در خونه باباجون رو کسی بزنه با عجله به آیفون نگاه می کنی
و گریه می کنی که بغلت کنن و گوشی رو بر میداری و می گذاری
سرجاش.
وقتی میخواهی بری بیرون بغل میشی و دستاتو دراز میکنی
و خودتو میکشی طرف جلو که یعنی ببریمت بیرون یا صدای وو وور در میاری
با لبات و زبونت نچ نچ میکنی و وقتی میرقصی صدا در میاری
لی لی حوضک که می خوای بازی کنی دستتو باز می کنی
و انگشت اشارتو می کشی کف دستت.