سه سالگیت مبارک ،جان مادر
هیچ گاه یادم نمیرود آن روزی که وجودت با وجودم پیوند خورد. هیچ گاه اولین روزی که صدای خوش نواز قلبت را شنیدم فراموش نمیکنم. اولین عکسی که از وجودت.... سلامت جسمت ..... به دستم رسید همیشه و همیشه نگاه میکنم. نه ماه انتظار و انتظار .... شیرین و تلخ و پر از تشویش و دل نگرانی ..... اما وقتی آمدی همه ی تصوراتم یکجا به حقیقت پیوست همانی بودی که همیشه در خاطرم مجسم میکردم . یه دختر زیبا ...... و سفید با دست و پای کوچک که با چشمانی زیبا و نگاه نافذ نگاهم میکردی گویی با زبان بی زبانی به من میفهماندی که مادر منم نه ماه در انتظارتان ...